کتاب خونخوار (وحشی)

درباره کتاب خونخوار (وحشی)

فرح انتون ، روزنامه نگار و داستان نویس عرب ، در کتاب وحشی، از وضعیت سخت زندگی حکایت کرده و شرایط سخت زندگی را به یک حیوان وحشی تشبیه می کند.

همچنین بخوانید :

چگونه با مطالعه کتاب، سطح زبان خود را افزایش دهیم؟

داستان کتاب

این کتاب دارای 17 بخش بوده که در هر بخش ، اشاره ای به تقابل فقر و بی نیازی و نزول فضائل اخلاقی دارد و تلاش می کند در پایان هر بخش ، عبرت گیری کرده و به نتیجه ی اخلاقی برسد.

بخش هایی از کتاب

يا خواجه كليم، يا خواجه كليم. فدوَّى صوته في القرية في صفاء ذلك الليل دويٍّا هرت له الكلاب التي كانت راقدة في الشارع قرب تلك الغرفة، فساعد هريرها على تنبيه النائمين فيها؛ ولذلك لم يلبث أن فتح الباب وأطل منه الخواجه كليم وهو يفرك عينيه ويقول: هل ظهر نجم الصباح يا بطرس؟ فأجابه المكاري: أظنه سيظهر بعد نصف ساعة على الكثير، والأرجح أن الشمس تشرق لنا عند بطرام، فلنعجل إذن؛ فإننا نروم الوصول إلى الجبل قبل اضطرام وطيسها فرارًا من الحر. وحينئذٍ التفت كليم لينبه رفيقًا له كان نائمًا معه في الغرفة فوجده واقفًا وراءه، فقال له: هلمَّ نركب يا سليم؛ فإن مطيَّتيْنا حاضرتان، ولنلبس ملابسنا أولًا. وبعد ثلث ساعة كان كليم وسليم على جوادين قويين سائرين في صفاء الليل تحت أشعة النجوم الضئيلة، ولا أنيس لهما غير المكاري يسير وراءهما وهو تارة يحدو فرسيه بكلام مُشجع، وتارة يزجرهما لصدمهما حجرًا في طريقهما.

برای مطالعه بقیه داستان ، کتاب را از همین صفحه دانلود کنید.